- کچلک بازی
- الم شنگه راه انداختن داد و فریاد بیجا کردن: (کچلک بازی در نیار،)
معنی کچلک بازی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازی کردن با چوبهای چلک الک دولک بازی
آنکه کچلک بازی در آورد کسی که بیهوده داد و فریاد راه اندازد: (بی وجود و کچلک باز شدی در فن ممتاز شدی) (بهار)
انگشتر بازی
کودکی که چلک بازی کند بازی کننده الک دولک
((کَ چَ لَ. دَ. وَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
داد و فریاد راه انداختن، الم شنگه راه انداختن، بهانه جویی کردن